غروب ممنوع!

ساخت وبلاگ
برای مسیح مقدس تو پشت در ایستاده ای... و من زخمی هزاران حادثه ام... دستهای تو شفابخشند و من معنای حقیقی درد... با من بگو... چگونه نجوایت کنم؟ تا صدای مرا در این دنیای شلوغ بشنوی... تو از آسمان آمده ای و ارتفاع مشکلات من به آسمان رسیده است...! در دستهای تو باید راه نجاتی پنهان باشد با من از آن راه های رهایی حرف بزن... چرا که تو مسیح شفابخش و مقدسی...   Merry Christmas from here to all... To Holy Jesus... You stand behind the door... And I wounded of thousands happenstance... Your hands are healer And I am real means of ill... Tell me, How I whisper you? To hear my voice in this loudness world... You come from the sky... And my problems height, contact to sky! Must be a hidden way in your hands to out... Talk with me about this release غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 100 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

دنیا تغییر کرده،دیگر وقت نمی کنیم حتا مهمترین حرفهای دلمان را بنویسیم...!نه روی کاغذ ،نه اینجا روی این World Wide Webِ بلاگفایی...!درست است..درست می خوانید این من هستم که دیگر حتا برای این کودک 10 ساله ام وقت نمی گذارم!همان بابک آزاد، همان که اشتباهی نامش مهدی تقدسی شده است...!همان که پیشه دنیاییش نوشتن بود و شناسنامه مستندش بازی با کلمات...روی  سخنم با توست...با تو که شاید سالهاست هنوز مخاطب این غروب ممنوعی!غروب ممنوعی که فراموش کرده معنای واژگانش چه بود و آن روزی که متولد شد،برای چه به این دنیای دروغین پای گذاشت... نمی دانم مخاطبان قدیمیم هنوز هم می نویسند یا نه؟ غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 99 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

زندگی من ساده است...
دروغ نمی گویم...
بیهوده نگاه نمی کنم!
بی دلیل، راه نمی پویم...
و دور است بسیار...
از من و تو
باورهای ظاهرن یکرنگ...
و نزدیک است بر ما
لباسهای ساده همرنگ...
زندگی من ساده است،
من دروغ نمی گویم
آسوده اگر چه نیستم
ولی دروغ نمی گویم...

غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 94 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

خاموش کن لبت را،
زین کوچه ها گذر کن
از مردمان بی عشق،
ای دل بیا حذر کن
بر مردمان این شهر،
هرگز نبوده آبی
برخیز سوی دیگر،
ای دل بیا نظر کن....

غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 98 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

  برای دوست داشتن تویک صبح بامدادی تیر ماهی خوب است!مهم نیست قرار دیدار کجاستهمین که پدر ،جوان است و قدرتمندهمین که پدربزرگ زنده است و ٱمیدوارهمین که بی بی نفس می کشد و دعا می کند همین که من منتظر آمدن کسی هستم،همین که من بی خیال دردها هستمهمین که تو هستی و می شود دوستت داشت...همین که تو بی اعتنایی می کنی به من...همین که هر جایی که تو باشی خوب است!....برای دوست داشتن تو یک جمعه اولین ِ تابستانی خوب است،روزی در میانه های راهبا سینه آمیخته با آه...برای دوست داشتن تو همیشه خوب است... غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 99 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

دنیا جای قشنگی بود! از من به بهار ، از من به قله های برف گرفته   از من به دره های برگ گرفته   از من به تابستان ،   راه بود...   دلتنگی همیشه بود ،اما...   چشم نومیدی سیاه بود...   از من هزار دریچه به تو،   هزار اقتدار به ناتوانی   هزار ٱمید در ناگوار   هزار بازتوانی به آه بود... غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 94 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

به خود می بالی و خرسند هستی!
کمی مغرور و گاهی مست هستی
زمین جای تو و قدرت کمی کم...!
برای من ولی...اسطوره هستی...!

غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 103 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

  از تو امنیت می آید انگار که در صحن صلیب سرخ ایستاده ام...نگاهم که می کنی از هیچ گروهکی نمی ترسم...انگار جهان در کف اقبال من است،تو نیازهای مرا به درستی حدس می زنیحتا یک قدم از من پیشتر ایستاده ای...در دلم که می خندم تو آرام می شویو پیشانیت بلندتر می شود...‌وقتی تو هستی جای ما عوض می شود،انگار برای پرستاری از من آفریده شده ای...من هم یادم می رود که مرد شده امتا مراقب تو باشم...تو برای خنداندنم عصبانی می شوی!اشک می ریزی ،بارها دیده ام که گریسته ای و فکر کرده ای نفهمیده ام‌.‌‌‌..از تو به دریا راه هست،به کوهستان راه هست،به جنگل های وحشی تمشک راه هست،به قله های غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 104 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28

بی حال و با اراده

افتاده کنج میدان

یک جنگجوی پیر و ...

قلبی به یاد یاران

آتش گرفته جان و...

بی نام و بی نشان و...

رنجور و با توان و...

در فکر آسمان و...

یک قطره ابر باران...

غروب ممنوع!...
ما را در سایت غروب ممنوع! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6holysond بازدید : 103 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:28